A Matter of Death and Life
Irvin D. Yalom
A year-long journey by the renowned psychiatrist and his writer wife after her terminal diagnosis, as they reflect on how to love and live without regret. Internationally acclaimed psychiatrist and author Irvin Yalom devoted his career to counseling those suffering from anxiety and grief. But never had he faced the need to counsel himself until his wife, esteemed feminist author Marilyn Yalom, was diagnosed with cancer. more
240 pages, Hardcover
First published Redwood Press
4.42
Rating
6342
Ratings
847
Reviews
Irvin D. Yalom
76 books 8462 followers
Irvin David Yalom, M.D., is an author of fiction and nonfiction, Emeritus Professor of Psychiatry at Stanford University, an existentialist, and accomplished psychotherapist.Community reviews
How do you rate a book written by a woman who is going through a life-sapping treatment for cancer that will ultimately fail and her husband of 67 years. How do you rate a book where the love for each other is palpable, the agonies of cancer, treatment and incipient separation are searingly, honestly described, sometimes too much information, sometimes tell me more. How do you rate a book where every detail of the legally-assisted suicide is described, and the pain of the first three months makes you ache in a reflected grief. How do you rate a book where an old, old man of 87 with physical infirmities and a failing memory with all that implies, but still a brilliant brain, is going to have to shuffle with his cane through life, alone for the very first time. It can't be rated on content, or even the excellent writing, it can only be rated on its emotional impact, and on how it maked me think. more
" لقد أُغرمت بمارلين منذ ثلاثة وسبعين سنة ، وكنا قد احتفلنا منذ فترة قريبة بعيد زواجنا الخامس والستين. اعرف أنه ليس أمراً مألوفاً أن يحب شخص شخصاً آخر بهذا القدر ولهذه المدة الطويلة. لكن حتى الآن، عندما تدخل إلى الغرفة، يشرق وجهي. فأنا معجب بكل شئ فيها - أبهتها ، جمالها ، رقتها ، وحكمتها. وعلى الرغم من اختلاف خلفياتنا الفكرية، فإننا نتقاسم حب الأدب والمسرح إلى درجة كبيرة. more
Am citit destule romane de dragoste, dar nu cred să mă fi atins vreunul mai mult decât ceea ce am citit zilele acestea: "O chestiune de viață și de moarte", Irvin Yalom și Marilyn Yalom. Povestea lor nu e una inventată, e una reală. O iubire mare, mare, cât o viață de om. Am parcurs paginile ușor, uneori simțind că mi se strânge sufletul. Și de drag, dar și din compasiune. more
This book is not an easy read. I'm not referring to the language or the style or the vocabulary. This book is hard to digest because of the sheer amount of emotion contained inside. It deals with death and all things related to death, all topics that we mostly try to avoid in our conversations and our minds. And the fact that it is an autobiographical piece written by a loving couple that spent more than half a century together makes it infinite times more poignant. more
I continue to read Irvin Yalom's books, though I feel unsettled by his mix of wisdom and entitlement. It's a beautiful concept for a couple to write together about this journey, but this is not a typical nor relatable tale. When a couple has written many books, been influential in their fields, and led a lifestyle of privilege and travel, it's probably easier to make peace with a life well-lived (this name recognition is why this book was published in the first place). Admittedly, I was bothered by Irv's braggadocio and his dumping of the emotional labor and logistics of death on his children and housekeeper; even though he was honest about it, he lacked empathy for their journeys. One paragraph in this book that was meant to convey how he did right financially by his housekeeper, Gloria, led me to imagine a book by a woman like Gloria. more
مذكرات مؤثرة مكتوبة في فترة صعبة تقترب من نهاية العمرالحياة بكل ما فيها مجرد طريق يصل في نهايته إلى الموتقد نتعثر أثناء المسير بالألم والمعاناة والفقدلكن الحياة تتجمل دومًا بالمحبة والمساندة والأمل. more
مرلین عزیزممنونم که روزهای آخر زندگیت رو وقف نوشتن کردی و «شجاعانه مردن» رو برای من مجسم کردیممنونم که دریچه‌ای به فکرت باز کردی تا بتونم ببینم در ذهن انسانی که داره مرگ رو لمس می‌کنه چه می‌گذرهفکر می‌کنم رفتن تو مصداق «مرگ خوب» بود. چنین مرگی فقط نتیجه‌ی یک زندگی عمیق و پربارهاروین عزیزممنونم که بی‌رحمانه صادقانه نوشتی و من رو با ترس عمیقم نسبت به از دست دادن عزیزانم مواجه کردیجوری که در هشتاد و اندی سالگی از امید و زندگی نوشتی برای من که این روزها دغدغه‌ی نزدیک شدن به سی‌سالگی دارم روزنه‌ی نوری بودممنونم که بهم نشون دادی که عشق واقعاً ارزشش رو داره. اسمتون برای همیشه کنار معنی عشق در ذهنم می‌مونهپس از تشخیص اینکه سرطان «مرلین» همسر «اروین یالوم» قابل درمان نیست و داره روزهای آخر زندگیش رو سپری می‌کنه، این دو با هم کتاب مشترکی می‌نویسند. تا زمانی که مرلین زندست فصل‌ها یک در میان بینشون تقسیم شده. کتاب دقیقاً همونیه که اسمش میگه. more
لن يُهيأك كل علم العالم لفراق من أحببتهعرف إيرفين يالوم الكثير عن الفقد من خلال تاريخه المهني والأكاديمي كواحد من أساطين الطب النفسي. ساهم الاقتران القوي لزوجته مارلين بعالم الكتابة كأستاذة للأدب المُقارن على مدى أكثر من ستين عام في منحها نظرة باحث عن الجمال فيما وُجد حول العالم الذي عاشته. أستطيع القول بأن العلم والجمال قد تمازجا معاً في رحلة حب نادرة امتدت لأكثر من نصف قرن. وفي نهاية الرحلة، قرر الزوجان أن يتقاسما أفكارهما كمواجهة مشتركة في وجه حاضر عصيب ومستقبل مؤلم للأسف سينتهي بالموت. لمست شجاعة في تلك الروي المتبادل بين الزوجين، كان الحكي يُقرّب القارئ منهم ومن حكايتهم. more
رحلة حياة مؤنسة ومؤثرة وثرية جدًا بكل ما تحمله من معاني💛. more
من واقعا نمی‌دونم چطوری میشه به این کتاب کمتر از ۵ ستاره داد. کتابی در مورد مرگ. در مورد زندگی. در مورد عشق. به واقع این کتاب عاشقانه‌ترین کتابیه که تا الان خوندم. more
A Matter of Death and Life His latest memoir ‘A Matter of Death and Life – Love Loss and What Matters in the End’ co-written with his wife of 65 years Marilyn has been much anticipated by me. It is at its heart a love story between two people who have co-existed since their teenage years: written in the context of Marilyn’s cancer diagnosis and subsequent death at the age of 87. As a Psychotherapist myself I came to this book somewhat in awe of Irvin. I walked away from it slightly in love with Marilyn his wife. I knew nothing of Marilyn until meeting her here. more
"أشعرُ بغنى كبير من قراءةِ هذه الرواية الحميمة و المؤثرة واستيعابها، وأنا أُجفّف دموعي من عينيّ، إنّها قصة حبّ إيرف ومارلين التي إنتهتْ بمأساةِ النهايات، إنّها قصتك وقصتي وقصتنا جميعاً"_ د. جوانكاكياتور. "إنّها قصة لاتُنسى، وجميلة على نحوٍ مؤلم عن الحبّ الراسخ. سأظلُّ أفكر في هذه القصة لسنواتٍ طويلة قادمة "_لوري غوتلب. " الحُزن هو الثمن الذي ندفعه لقاء شجاعتنا كي نُحبّ الآخرين". more
همیشه از خودم پرسیدم تهش چی میشه؟ آخرش قراره کجا بریم و چرا عشق اتفاق میفته در حالی که یه روز قراره نباشیم و هیچکی نمیدونه اون روز کی میاد. آخرین باری که بهش ایمیل دادم ازش پرسیدم به نظرت عشق واقعی وجود داره یا فقط راهی برای تنها نمودنه و جوابمو نداد. با اینکه اوضاع خیلی خرابه ولی هرچی به جلد کتاب و متن پشتش نگاه میکردم نمیتونستم جلوی خودمو بگیرم که نخونمش و الان که تموم شده عمیقا راضی‌ام؛ با وجودی که به قیمت از دست رفتن وقت امتحانم تموم شد ولی همیشه نیاز دارم بفهمم که تو زندگی چیزای مهم‌تری هم هست. یالوم صادق، شفاف و ایضا عاشق‌پیشه‌ترین آدمیه که تمام عمرم راجع بهش خوندم، نه تنها یه روان‌درمانگر درست و حسابیه، برای خانواده و دوستانش هم بهترین شخص ممکنه و همسرش مریلین هم از دست کمی از خودش نداره و یه نویسنده، همسر، مادر و دوست محشره. صداقت یالوم تو این کتاب برام خیلی جالب بود، بی‌هیچ سد و مانعی افکارش رو مینویسه و افکارش رو به زبون میاره. more
محتوای کتاب که قابل انتظار بود ولی جدا از اون حس میکردم لا به لای خطهای کتاب اینو میدیدم که چقدر مرلین و اروین دلشون میخواست دوباره جوون میبودن و باز هم میتونستن زندگی کنند. این به پایان رسیدنه و خداحافظی با هرچی بودی و هستی خیلی براشون دردناک بود. more
از متن کتاب:هر چه کامل‌تر زندگی کنی مرگت کمتر غم‌انگیز است. با جسارت و کامل زندگی کنید. این جمله به خوبی پیام کتاب نشون میده. more
«موضوع مرگ و زندگی» نمونه‌ی درخشان یک اثر صادقانه و مرگ‌اندیشانه‌ی اگزیستانسیال است و طبعا خواندنش می‌تواند شما را به مواجهه‌ای عریان و شاید دردناک با مفاهیم مرگ، معنا، تنهایی و زندگی وادارد. برای مریلین یالوم 87 ساله تشخیص یک بیماری لاعلاج و دردناک داده می‌شود که لاجرم چراغ عمرش را در فاصله‌ای یکی دو ماه به دست باد خواهد سپرد. مریلین به همسرش، اروین 88 ساله، پیشنهاد می‌دهد که در این فرصت باقیمانده شرح بیماری خود و احوالات‌شان در رویارویی با بیماری را به رشته‌ی تحریر درآورند تا چراغ راهی شود برای کسان دیگری که به شرایطی چنین دشوار مبتلا به‌اند، باشد که تاب‌آوری‌شان را و نور امیدِ در دلشان را فزونی بخشند. قرار بر این می‌شود که فصلی را مریلین و فصلی را اروین بنگارند. اروین یالومی که او هم در همین اثنا متوجه حرکات مشکوک و نامنظمی در قلب خود می‌شود و آن را به زور یک دستگاه کوچک فلزی زیر پوست سرپا نگه می‌دارد. more
Nu a fost o carte ușor de citit. E o poveste a căsniciei, a dragostei care nu se încheie cu bine. Nicio poveste de dragoste nu se încheie cu bine, dar Irvin și Marilyn măcar au liniștea ca și-au trăit viețile, au vizitat locurile preferate, au copii sănătoși și realizați profesional. A fost cea mai potrivita carte pentru a începe anul. more
Eén van de meest troostrijke gedachten over sterfelijkheid die ik ooit tegenkwam, is die over ‘rimpelingen’ van Irvin D. Yalom (psychotherapeut, filosoof, schrijver van oa. Nietzsches tranen en De Schopenhauer-kuur) Omdat ik me ergers tussen atheïsme en agnosticisme situeer, wordt de eindigheid van mijn leven en van mijn dierbaren immers niet verzacht door een hiernamaals. Evengoed krijg ik een allergische reactie bij alles wat maar neigt naar ‘de eeuwige ziel'. Waar een ander bij zweeft, val ik gedwee tegen de aardkorst. more
کتاب از تجارب شخصی یالوم و همسرش‌ه، و خیلی جدی و عمیق دست می‌ذاره روی اضطراب مرگی که حتی شاید خودت ندونی داریش. اذیتم کرد یکم از این جهت کتاب، ولی واقعا کتاب بی‌نظیری بود. اینکه ببینی کسی مثل یالوم هم با این مساله درگیره و این که ببینی چه مراحلی رو میگذرونه جالب بود. more
این کتاب رو همراه تراپیستم و یه گروه کتابخونی خوندم و هر هفته درباره‌‌ی چند فصلش بحث شد. فارغ از این تجربه‌ی خاص، خوندنش با��ث شد ارادتم به یالوم و مریلین، همسرش، چندین‌برابر بشه. اما به نظرم باید بگم چون رویارویی عریان با مرگ داره شاید برای خوندنش باید زمان مناسبی پیدا کنین. more
من احلى الكتب اللي قرأتها السنة ديصادق جدًا وف احساسي جميلة بين زوجين وكاتبين ملهمين 😌أول قراءة ل Marilyn و Irvin Yalom واكيد مش الأخيرة 👌ارشحه جدًا. more
شاید روزی که حالم از امروز بهتر بود، مفصل‌تر در مورد این کتاب نوشتم؛ اما فعلا می‌تونم بگم که بحث‌هایی که به بهونه‌ی این کتاب حول محور مرگ، زندگی زیسته و نزیسته کردیم و شبه‌جستارهایی که در موردش تو گروه گیومه نوشتیم، برای من به مراتب تسلی‌بخش‌تر از خود کتاب بودند. آهان و اینکه به نظرم «مسئله‌ی مرگ و زندگی» تا جایی که تونسته بود دقییییقا خلاف این جمله‌ی معروف عمل کرده بود:Show, don't tell. more
خیام زمانه ما، پیر زیسته، راهنمای گم شده . اروین یالوم . مسئله مرگ و زندگی شاید آخرین کتاب تو باشد، نمیدانم . کتابی که در 88 سالگی ات و در فراز رفیع ترین قله زندگی نوشته ای . چشم اندازی بدیع ، صادقانه و تکان دهنده از خوش ترین و زیباترین زندگی ممکن برای یک انسان که به پیش چشم من گشودی . more
عنوان بیشتر از این نمی‌تونست با محتوی تناسب داشته باشه. مسئله مرگ و زندگی: عشق، فراق و آنچه در پایان عمر اهمیت دارد. از تاثیرگذار ترین آثاری که تابه‌حال خوندم. مواجه شدن با پایان زندگی و از دست دادن عزیزترین شخص زندگی از زبان فردی که سالهای سال به آدم ها در همین زمینه مشاوره داده و روانکاوی اضطرابِ مرگ کرده. کسی که کتاب "خیره به خورشید نگریستن" رو نوشته خودش وقتی با مرگ رو به رو میشه چه واکنشی نشون میده؟ چه طور با مرگ عزیزش کنار میاد؟ جواب چنین سوال‌هایی توی این کتاب هست. more
O carte pe care am citit-o cu mare drag, dar și cu un nod în gât. Cartea e scrisă în paralel, un capitol îl scrie doctor Yalom, următorul îl scrie soția lui. Povestea lor de dragoste e înduioșătoare și de admirat. Subiectul îl face boala cruntă pe care o suferă Marilyn, despre acceptarea faptului că moartea e după ușă, cât și despre toate momentele, succesele pe care le-au avut ei ca soț și soție, parteneri și colegi de scriere. „Cu cât ai o viață mai netrăită, cu atât mai mare îți este anxietatea de moarte. more
"لقد أُغرمت بمارلين منذ ثلاثة وسبعين سنة، وكنا قد احتفلنا منذ فترة قصيرة بعيد زواجنا الخامس والستين. أعرف أنه ليس أمراً مألوفاً أن يحب شخص شخصاً آخر بهذا القدر ولهذه المدة الطويلة. لكن حتى الآن، عندما تدخل إلى الغرفة، يشرق وجهي. فأنا معجب بكل شيء فيها -أبهتها، جمالها، رقتها، وحكمتها. وعلى الرغم من اختلاف خلفياتنا الفكرية، فإننا نتقاسم حب الأدب والمسرح إلى درجة كبيرة. more
First of all, I just think that I’m generally not easily impressed by books centred on the outpouring of grief for a particular person. Because it simply sounds like whining after awhile. Maybe my heart is made of stone. Or maybe that particular person just seemed so one-dimensional. And it’s just repetition throughout the book. more
«گهواره بر فراز مغاک تکان میخورد و عقل سلیم به ما میگوید که وجود ما چیزی نیست جز شکاف نور بسیار کوچکی بین دو تاریکی ابدی. » این اندیشه هم ترسناک است و هم آرامش بخش . به صندلی ام تکیه میدهم ، چشمانم را می‌بندم و آرام میگیرم. زوربا:«برای مرگ هیچ چیز جز قلعه ای سوخته و فروریخته باقی نگذار»تنها راه شکست مرگ :)چه دنیایی بعد مرگ باشه چه نباشه. more
«كلما ازدادت حياتك التي لم تعشها، ازداد قلقك من الموت». مؤلم، وواقعي، وجميلأحببته. more
Iki maždaug pusės knygos galvojau, kad knyga - labai svarbi Yalomams, bet baisiai unrelatable, tad tęsiau skaitymą daugiau iš pagarbos šiems žmonėms. Ir gerai, kad tęsiau. Ji prasidėjo tarsi nugyvento gyvenimo inventorizacija: tiek ir tiek puikių santuokos metų, tiek vaikų, anūkų, šitiek prirašyta ir perskaityta knygų, keliauta, skaityta paskaitų, terapinta, sutikta nuostabių žmonių ir viskas lydėta begalinės meilės vienas kitam. Abu vis kartoja, kaip jie nebijo mirties, nes toks puikus jų nugyventas gyvenimas. Na, ir įpusėjus prasidėjo šis tas autentiškesnio. more